هر چی دیدم خوبه میزارم برات ....میخرم برات

گنده ترین ها تقدیم تو باد

11 چیزی که باید بخاطر آنها خودتان را ببخشید

توجه: استفاده از کلیه مقالات و مطالب پایگاه اینترنتی ممتاز در مجلات، روزنامه ها، پایگاه اینترنتیها و برنامه های تلویزیونی با ذکر منبع آزاد است.

«آدم‌های ضعیف هیچوقت نمی‌توانند ببخشند. بخشش خصوصیت اشخاص قوی است.» — گاندی
کینه و تلخی مثل سم می‌مانند: اگر به آنها اجازه دهید، اسیرتان کرده و شما را به عقب میکشد تا جایی که دیگر حتی خودتان را هم نمی‌شناسید.
انسان‌ها موجودات پرغروری می باشند، که این یکی از دلایلی است که نمی‌توانند اشتباهات، ناراحتی‌ها و طردشدگی‌هایشان را فراموش کنند. اما زمانی که اذیت‌ها و ناراحتی‌ها اسیرتان کرد، به محیط اجازه می‌دهید کنترل بیشتری نسبت به خودتان به شما پیدا کند. 
به همین سبب همیشه باید بخشش را انتخاب کنید. در زیر به ۱۱ مورد از چیزهایی که باید خودتان را بخاطر آنها ببخشید اشاره می‌کنیم:
۱. بخاطر قبل‌تان، خودتان را ببخشید.
خیلی ساده است که اجازه دهید اشتباهات قبل لحظه حالتان را نابود کند اما این سریع‌ترین راه به سمت افسردگی و ناراحتی است. بسیار مهم است که به خاطر داشته باشید که همه انسان‌ها اشتباه می‌کنند. مهم این است که از اشتباهاتتان درس بگیرید و خودتان را برای تجربیات آینده آماده کنید.
۲. بخاطر روابط شکست‌خورده‌تان، خودتان را ببخشید.
مسائل احساسی مسائل ساده‌ای نیستند. اگر بخواهید به احساساتتان اجازه دهید، شما را عقب کشیده و فرصت‌های عشقی آینده را از شما می‌گیرند. باید سعی کنید روی زمان حال تمرکز کنید — نه اشتباهات قبل‌تان — تا بتوانید آینده‌ای بهتر برای خودتان بسازید.
۳. بخاطر ضعف‌هایتان، خودتان را ببخشید.
روز بدون شب نمی‌تواند وجود داشته باشد؛ همینطور روشنایی بدون تاریکی. درمورد ما هم همینطور است، بدون دانستن ضعف‌هایمان، نمی توانیم به نقاط قوتمان پی ببریم. باید نقص‌هایتان را در آغوش بکشید و یاد بگیرید خودتان را همانطور که میباشید بپذیرید.
۴. بخاطر اشتباهات جزئی‌تان، خودتان را ببخشید.
در خیابان با کسی برخورد کردید؟ بند کفشتان زیر پایتان گیر کرد؟ هیچ اشکالی ندارد! اتفاق‌هایی بدتر از این هم ممکن است بیفتد پس سعی کنید به این اتفاق‌ها از دید طنز نگاه کنید.
۵. بخاطر آدم‌هایی که قضاوتشان کردید، خودتان را ببخشید.
آدمها بسیار متفاوتند، از آدمهای داخل‌گرا تا برون‌گرا، آدمهای هنری تا آدمهای بیزنسی. این تفاوت‌ها ایجاد سوءتفاهم و قضاوت کردن درمورد رفتارهایی از دیگران که مطابق با هنجارهای ما نیست را راحت‌تر می‌کند. همه این کار را می‌کنند، پس نگران نباشید.
۶. بخاطر امیدها و آرزوهای نابود‌شده‌تان، خودتان را ببخشید.
اگر تابحال اینکار را نکردید، همیشه زمان‌هایی برای سرمایه‌گذاری کردن در آرزوهایتان را دارید.  پشیمانی‌ها و افسوس‌هایتان درمورد چیزهایی که دوست داشتید داشته باشید را فراموش کنید و اولین قدم‌ها برای رسیدن به هدفتان را بردارید. این قدم‌ها هرچقدر هم که کوچک باشند مهم نیست، همین که کمی تلاش کنید، امیدها و آرزوهایتان هیچوقت نخواهند مرد.
۷. بخاطر انتقاداتی که از خودتان کردید، خودتان را ببخشید.
گاهی اوقات ما بدترین منتقد خودمان می‌شویم اما نترسید، همه ما اینطور هستیم. به جای اینکه فکرتان را صرف این مسئله کنید، سعی کنید زمزمه‌های منفی با خودتان را بشناسید و به محض اینکه به ذهنتان آمدند آن را متوقف کنید.
۸. بخاطر پل‌هایی که پشت سر خراب کرده‌اید، خودتان را ببخشید.
وقتی آدم‌ها تغییر می‌کنند، روابط هم تغییر می‌کنند. گاهی‌اوقات خراب کردن پل‌ها پشت سر برای سلامت فکری‌تان مفید است. اما اگر اینطور هم نباشند، همیشه راهی برای درست کردن روابط برهم‌خورده وجود دارد.
۹. بخاطر کاستی‌هایتان در محل‌کار، خودتان را ببخشید.
همه نمی‌توانند در همه کار عالی باشند. این چیزی است که نه تنها در زندگی خصوصی‌تان بلکه در کارتان هم به خاطر داشته باشید. به جای اینکه روی چیزهایی که در آن خوب نیستید تمرکز کنید، توجهتان را به نقاط قوت خود در کار معطوف کنید.
۱۰. بخاطر زمان‌هایی که خودخواهی کردید، خودتان را ببخشید.
همه آدمها نیاز دارند که زمان‌هایی خودخواه باشند، چه در دنبال کردن آرزوهایتان باشد، چه در پیشرفت شخصی و چه در تغییرات کاری. این چیزی نیست که بخواهید بخاطر آن خجالت بکشید.
۱۱. بخاطر وقت‌هایی که تنبلی کردید، خودتان را ببخشید.

همه نمی‌توانند همیشه فعال باشند. اگر زمان‌هایی بوده که دوست داشته‌اید فقط استراحت کنید و دست به هیچ کاری نزنید، نیازی نیست بخاطر آن احساس گناه کنید.


mardoman.com – مد و مسائل زندگی
باز نشر: پرتال خبری ممتاز نیوز www.momtaznews.com

[ چهار شنبه 16 / 4 / 1393برچسب:موفقیت,بخشش,خود,بخشش خود,روانشناسی,, ] [ 13:21 ] [ zahir ] [ ]
چگونهبزرگبیندیشیم؟!

چگونهبزرگبیندیشیم؟!

برای بزرگ اندیش بودن باید لغات و عباراتی را به کار ببریم که تصاویر ذهنی مثبت و بزرگ را در ذهن تداعی می کنند.

 

چهارشیوهبرایکاربردلغاتواصطلاحاتبزرگاندیشانه

در این جا چهار شیوه مطرح شده است که به شما می کند واژگان بزرگ اندیشان را به کار ببرید:

الف: از لغات و عبارات بزرگ اندیشانه ، مثبت و شادی بخش برای توصیف احوال خود استفاده کنید .

ب: از کلمات و عبارات خوشایند ، شادی بخش و روشن برای توصیف دیگران استفاده کنید.

پ: با لحنی مثبت به دیگران دلگرمی دهید . در هر موقعیتی که پیش می آید از آن ها تعریف کنید.

 

تنها وضعیت موجود را نبینید ، بلکه امکانات فردا را هم در نظر آورید . بزرگ اندیشان خود را عادت داده اند که در برابر هر مسأله ای تنها وضعیت موجود را ندیده بلکه امکانات فردا را هم در نظر آورند. در این جا مثال هایی برای روشن کردن مطلب آورده شده است:

الف: چه چیزی ارزش یک ملک را بالا می برد؟ یک بنگاه دار بسیار موفق که به خرید و فروش املاک زراعی اشتغال دارد ، معتقد است اگر ما ذهن خود را طوری تربیت کنیم که بتوانیم از هچ ، چیزی به وجود آوریم ، به نتایجی عالی دست خواهیم یافت.

نتیجه این است: به چیزها آن گونه که هستند نگاه نکنید ، بلکه به امکاناتی که می توانند داشته باشند نظر کنید . توجه به هر چیزی ارزش و اعتبار می بخشد. شخص بزرگ اندیش همیشه به امکاناتی که می تواند در آینده تحقق یابد ، توجه می کند ، او اسیر زمان حال نیست .

ب : یک مشتری چقدر ارزش دارد؟ بهترین راه برای نگه داشتن مشتری ارائه خدمات دوستانه و مۆدبانه به اوست .ارزش دادن به مشتریان ، عاملی است که آن ها را به مشتری های پروپاقرص و دائمی تبدیل می کند.

 

درزیرنمونههاییذکرشدهکهنشانمیدهدچگونهمیتوانیدقدرتخودرادردیدنچیزهاییکهامکانتحققآنهاوجوددارد،افزایشدهید .

1: سعی کنید ارزش هر چیزی را بالا ببرید.

2: سعی کنید ارزش آدم ها را بالا ببرید .

3: سعی کنید ارزش خودتان را بالا ببرید.

 

اینسهدستوررابهکارببندیدوبهخودتانکمککنیدکهدرورایمسائلکوچکقراربگیرید .

1: تنها به اهداف بزرگ بیندیشید .

2 : بپرسید : " آیا واقعاً ارزش را دارد ؟ پیش از آن که دچار هیجانات منفی شوید ، فقط از خودتان بپرسید : " واقعاً مهم است کسی بخواهد سر از کار من در بیاورد ؟ "

3: داخل تله ی فرعیات نیفتید.

 

 

یادتاننرودبزرگاندیشیبرایشماازهرنظرمقرونبهصرفهاست!

الف: خودتان را دست کم نگیرید.

ب: اصطلاحات بزرگ اندیشان را به کار ببرید.

پ: بلندنظر باشید .

ت: کارهایتان را با دید بزرگ اندیشانه ببینید.

ث: فراتر از مسائل پیش پا افتاده بیندیشید.

به یاری بزرگ اندیشی ! بزرگ شوید !

 

 

[ چهار شنبه 9 / 4 / 1393برچسب:چگونهبزرگبیندیشیم,چگونه بزرگ بیندیشیم,بزرگ اندیشی,, ] [ 10:24 ] [ zahir ] [ ]
شما هوش اقتصادی دارید یا ندارید؟

 

 

 

۱۱سال از انتشار کتاب «پدر پولدار، پدر فقیر» می گذرد؛ کتابی از روبرت کیوساکی که آثارش جزو پرفروش ترین نویسنده های «موفقیت» است....

 

او در این کتاب ، نه تنها عقاید و نظریه های قبلی درباره پول را به چالش می کشد، بلکه از سیستم آموزشی منسوخ شده ای صحبت می کند که در آن، چیزهایی آموزش داده می شود که به هیچ وجه در زندگی واقعی مصداق ندارد. به عبارت دیگر، این کتاب مسایلی را بیان می کند که بسیار پیش پاافتاده به نظر می رسند و البته نکته اصلی، همین است. کیوساکی می گوید که قصد نداشته کتابی اقتصادی بنویسد؛ چراکه به گفته خودش، صدها کتاب در حال حاضر با همین موضوع وجود دارند، او قصد داشته به سیستم آموزشی رایج جامعه اش بفهماند که این روش، روشی شکست خورده است که به بچه ها بگوییم برای موفقیت مالی به چه چیزهایی نیاز دارند؟ او می خواسته با گفته هایش، پدرها و مادرها را تکان دهد تا متوجه توصیه های خطرناکی که به فرزندان شان می کنند، باشند؛ از جمله: «نمره خوب بگیر و به دنبال کاری امن و پردرآمد باش!» این توصیه ها بر اساس قوانین پولی قدیمی بنا شده؛ آن زمانی که مردم در شرکت ها کار می کردند و بعد از ۳۰ سال با حقوق بازنشستگی مطلوبی بازنشسته می شدند. از آن روزها خیلی گذشته. با ادغام شدن شرکت ها و کوچک شدن آنها و اتفاقات هر ماهه، روبرت کیوساکی معتقد است که بازی کردن با قوانین قبلی بسیار مخاطره آمیز است و در آخر، این کارمندها هستنند که می بازند؛ نه مالکان و سرمایه دارها.

 

یادگاری شگفت آور و موفق «پدر پولدار، پدر فقیر» نشان می دهد روبرت کیوساکی و همسرش کیم کیوساکی شریک او در تاسیس شرکت پدر پولدار - ماموریت شان را برای آموزش دادن و قدرتمند کردن افراد به وسیله ارتقای سطح سواد اقتصادی آنها درست انجام داده است. فلسفه اقتصادی روبرت کیوساکی از دوران نوجوانی او شکل گرفت. بزرگ شدن در کنار ۲ پدر یکی ثروتمند و دیگری فقیر باعث شد او برای رسیدن به ۲ هدف متفاوت تربیت شود. پدر تحصیل کرده او (پدر واقعی اش) می خواست او به مدرسه برود و کار شرکتی راحتی را انتخاب کند اما پدر ثروتمندش (بهترین دوست پدر واقعی اش) به او می گفت کمپانی شخصی تاسیس کند. هر ۲ مرد در کارشان موفق بودند و درآمد قابل توجهی داشتند. با به وجود آمدن تغییرات اقتصادی، خانواده او هم دچار تحولاتی شد. یکی از پدران او به یکی از ثروتمندترین افراد هاوایی تبدیل شد و میلیون ها دلار برای خانواده اش به جا گذاشت و از دیگری تنها چک های برگشتی اش ماند. هر ۲ برای تحصیلات ارزش قایل بودند اما نگاهشان متفاوت بود و دید متفاوتی نیز به پول داشتند. یکی از آنها پول را زمینه همه بدی ها می دانست و دیگری، بی پولی را. به عنوان یک پسر جوان، داشتن ۲ پدر متفاوت به او آموخت که باید مواظب آموخته هایش چیزهایی که از آن ۲ نفر می شود، باشد. او در ۹ سالگی تصمیم گرفت به حرف ها و آموزه های پدر پولدارش درباره پول گوش دهد و به همین دلیل تحصیلات در زمینه مالی را شروع کرد.

 

شغل کیم از تبلیغات برای بزرگ ترین آژانس هنولولو شروع شد. در ۲۵ سالگی مجله تجاری هنولولو را درآورد. ۲ سال بعد، یک کمپانی لباس تاسیس کرد. سال ۱۹۸۹ شروع به سرمایه گذاری در بنگاه املاک کرد که هم اکنون میلیون ها دلار دارایی برایش به ارمغان آورده است. کیم شریک اقتصادی روبرت شد و حالا ۲۴ سال است که زندگی مشترکی دارند. آنها شرکت های آموزشی تجاری را در دور دنیا تاسیس کرده اند؛ ۱۱ دفتر در ۷ کشور، در سال ۱۹۹۴ شرکتشان را فروختند و خود را بازنشسته کردند ولی بازنشستگی آنها مدت زیادی طول نکشید.

 

 

● اموال تان شما را ثروتمند نمی کنند

 

روبرت کیوساکی خوب می داند که موفقیت اش تا حد زیادی ناشی از حرکت در مقابل رسوم قدیمی است. او می گوید: «وقتی کتاب «پدر پولدار، پدر فقیر» را نوشتم، به همه گفتم که خانه شما ثروت شما نیست. خیلی ها به خاطر این گفته ام از من انتقاد کردند ولی اگر با دقت به موضوع نگاه کنید، می بینید که امروزه خیلی از خانواده ها با بحران در گرو بودن خانه هایشان مواجه هستند. آنها خانه هایشان را از دست می دهند چرا که نمی توانند از عهده پرداخت وام هایشان برآیند. آنها افرادی هستند که به خاطر نداشتن سواد و هوش اقتصادی نمی توانند تصمیمات درست مالی بگیرند.» روبرت، هوش اقتصادی را این طور تعریف می کند: «اگر پولتان را در حساب سپرده تان بگذارید، بانک هر ماه ۳ درصد به شما سود می دهد ولی اگر مساله تورم را در نظر بگیریم که رشد آن حداقل ۳ درصد است سود اقتصادی شما صفر می شود. شما می توانید پولتان را از هر راهی از دست بدهید.» روبرت در سال های جوانی اش روی طلا سرمایه گذاری کرد و درس های باارزش زیادی از آن آموخت، هر چند نتوانست از آن راه پولی را به دست آورد. او فهمید دارایی ها مثل املاک، سهام، تجارت و پول نمی توانند آدم را ثروتمند کنند؛ بلکه این اطلاعات، دانش، الهامات و چگونگی اوضاع است که به عنوان هوش اقتصادی می تواند برای فرد ثروت به همراه بیاورد.

 

روبرت می گوید: «اولین کاری که هر فرد برای افزایش دارایی هایش می تواند انجام دهد، اشتغال به یک کار پاره وقت است؛ یک تجارت خانگی کوچک مانند کمپانی های اینترنتی یا بازاریابی. پس کلید یک فعالیت مفید، شروع یک تجارت کوچک و یادگیری تمام مسایل در مورد آن است.» او می گوید خیلی از افراد هوش اقتصادی برای بالا بردن دارایی هایشان دارند ولی یکی از عواملی که باعث می شود نتوانند پیشرفت کنند، این است که نمی توانند درک کنند که پول، آنها را ثروتمند نمی کند؛ بلکه روند انجام کار، آنها را به ثروت می رساند و در مورد خیلی از افراد دیگر هم که به ثروت نمی رسند، علتش این است که ترجیح می دهند حقوقی ثابت و مداوم داشته باشند تا اینکه عملیات اقتصادی را یاد بگیرند و هوش اقتصادی شان را پرورش دهند و ثروتمند شوند. آنها همیشه به خاطر ترسی که از فقیر شدن دارند، عقب می مانند: «من در کتاب دومم، «خرج و برج»، در مورد ۴ دسته از مردم در دنیای تجارت صحبت کرده ام. در این کتابم افرادی را نشانه گرفته ام که آماده هستند تا زندگی شان را عوض کنند؛ تغییری بسیار عظیم تر از عوض کردن شغل، یعنی کسانی که آماده به دست آوردن ثروت برای خودشان هستند.»

 

در سال ۱۹۸۴، در اوایل ازدواج، این زوج تصمیم گرفتند زمینه کاری شان را عوض کنند. روبرت سعی می کرد همه وقتش را صرف سمینار و کلاس های آموزشی کند. ولی آنها در یک بحران اقتصادی دست و پا می زدند. کیم می گوید:«ما برای مدتی بی خانه بودیم و حتی مجبور شدیم مدتی در ماشین مان بخوابیم. همه درباره ما صحبت می کردند و می گفتند: «چرا سعی نمی کنید جایی استخدام شوید؟ چرا از رویایتان نمی گذرید؟» این آسان ترین راه تسلیم شدن بود ولی ما تسلیم نشدیم!» روبرت می گوید: «ریسک کردن و اشتباه کردن از ضروریات یادگیر ی اند. من ریسک می کنم چرا که این گونه مجبور می شوم باهوش تر عمل کنم. وقتی یک خانه یا یک آپارتمان می خرم، باعث می شود کمتر به من فشار وارد شود احساس آرامش کنم و کمتر ریسک کرده و کمتر از هوشم استفاده می کنم پس کمتر هم یاد می گیرم که چگونه در موارد سخت، عمل کنم.»

 

 

چند تا مطلب واسه شما عزیزای هم وطن...که روم خیلی تاثیر گذاشت!!

برنی الکستون

آتش را خاموش کنید

برنی الکستون یکی از آن میلیاردرهای عجیب و غریب است، او در حیطه‌های مختلفی از اقتصاد حضور داشته اما عمده ثروت و شهرتش را مدیون عشقش است: «مسابقات اتومبیلرانی فرمول یک.»برنی الکستون که حالا مدیر مسابقات اتومبیلرانی فرمول یک جهانی است، می‌گوید که در تمام زندگی‌اش یک فرمول ساده برای موفقیت داشته است: «آتش خاموش‌کردن» این میلیاردر موفق در توضیح حرف خود می‌گوید: «دلیل موفقیت من در زندگی خیلی ساده است. من یک میل پایان‌ناپذیر به کار در حیطه‌ای داشتم که عاشق آن بودم و فقط دوست داشتم این کار را انجام دهم، وقتی تا این حد به کاری علاقه داشته باشی حتما در آن موفق می‌شوی… اما اگر بخواهم راهبرد کل زندگی‌ام را برای شما بیان کنم، باید بگویم که من به شیوه آتش‌نشان‌ها زندگی کرده‌ام، هر آتش‌نشانی صبح خودش را با این فکر شروع می‌کند که آن روز یک آتش را خاموش کند، من هم هر روز خودم را با فکرکردن به یک آتش و اینکه چگونه بر آن غلبه کنم، شروع می‌کردم، هیچ روزی در زندگی من نبوده که در آن به حل یک مسئله فکر نکنم، اگر هم آتش آنقدر بزرگ بود که به تنهایی نمی‌توانستم آن را خاموش کنم حتما از دیگرانی که به آنها اعتقاد و اعتماد داشتم، کمک می‌‌گرفتم.»و اما آخرین توصیه‌های برنی الکستون برای شما: «همیشه صادق باشید، همیشه وفادار باشید، همیشه مسئولیت‌پذیر باشید، اگر وظیفه‌ای را پذیرفتید یا قراردادی را منعقد کردید تا آخر به آن وفادار باشید».

 

 

 

 

استیو جابز

به صدای درونتان گوش دهید

یکی از پایه‌گذاران شرکت اپل وکسی که به او لقب «مغز دیجیتال» داده بودند، یکی از تاثیرگذارترین ثروتمندان جهان بود. جابز همیشه به تمام افرادی که از او یک نصیحت می‌خواستند می‌گفت: «به دنبال آرزوهایتان بروید، به‌دنبال رؤیاهایتان، هرقدر که رؤیاهایتان بزرگ باشد، می‌توانید به آن برسید.» استیو جابز یک‌بار در مصاحبه‌ای با برنامه دنیای امروز CNN گفت: «زمان شما محدود است، پس آن را به زندگی‌کردن به شیوه دیگران هدر ندهید، نگذارید قوانین و سنت‌ها برای شما تصمیم بگیرند، با فکر دیگران زندگی نکنید. برای زندگی خودتان ارزش قائل شوید. باید برای آن چیزی که حس درونی و قلبتان به شما می‌گوید ارزش قائل شوید. حس درونی شما قبل از عقلتان می‌داند که شما چه می‌خواهید و باید چه کار کنید. گوش‌کردن به صدای درونتان باید اولویت‌ اول شما باشد و بقیه چیزها بعد از آن قرار می‌گیرند.»استیو جابز همیشه می‌گفت که آرزو و رؤیایش این است که ذره‌ای فعال در کهکشان باشد. باید بدانید که شاید چنین آرزویی به نظر بزرگ نباشد اما وقتی یک مرد بزرگ این را می‌گوید باید به آن دقت کنید.

 

 

 

مارک زوکربرگ

سریع باشید؛ خیلی سریع

پایه‌گذار پروژه عجیب و بسیار موفق «فیس‌بوک» جوان‌ترین میلیاردر جهان محسوب می‌شود، او و دوستانش یک سایت کوچک را در بوستون پایه‌گذاری کردند و هرگز تصورش را نمی‌کردند که سایت کوچک آنها روزی به بزرگ‌ترین اتفاق عالم مجازی بدل شود. او هنوز بسیار جوان است و با توجه به تجربه نه‌‌چندان زیادش در زندگی شاید فردی مناسب برای ارائه راهکار و توصیه و ارائه الگو به نظر نرسد اما خب این مرد جوان بسیار باهوش و بسیار موفق حرف‌های جالبی برای شما دارد: «چیزی که می‌‌خواهم به دیگران، به خصوص به جوان‌ها بگویم این است که باید سریع حرکت کنید، خیلی سریع، ریسک‌‌پذیر باشید و جاه‌طلب، سعی کنید قدم‌های بزرگ بردارید، از انجام کارهای بزرگ نترسید، بهتر است کاری را امتحان کنید و در آن موفق نشوید تا اینکه همیشه در حسرت انجام دادن آن کار بمانید. تلاش برای انجام یک کار، هرقدر هم بزرگ و ترسناک باشد، بهتر از بیکار ماندن و پا روی پا انداختن است. این میلیاردر جوان که به‌تازگی ازدواج کرده در سخنرانی در دانشگاه ویرجینیا هم گفت: «از تجربه‌های جدید نترسید، هیچ‌وقت برای تغییردادن زندگی و پیداکردن هدف‌های جدید دیر نیست.»

 

 

وارن بانت

خودتان را کشف کنید

می‌گویند این مرد موفق‌ترین سرمایه‌گذار کل تاریخ است، این سرمایه‌دار که پیش‌بینی می‌شود هر ۴ سال یک ‌بار ثروتش دوبرابر می‌شود، سخنران برجسته‌ای است. او در صحبت‌هایش نکته‌های جالب و هوشمندانه‌ای درباره موفقیت و پیشرفت می‌گوید، مثلا یک‌بار در یک برنامه تلویزیونی گفت: «اگر بخواهم به طور عام به  همه مردم یک توصیه کنم، این است که روی استعدادهای خودتان سرمایه‌گذاری کنید، استعدادهای خودتان را کشف کنید و به آنها بها دهید؛ زیرا این چیزی است که هیچ‌کس نمی‌تواند آن را از شما بدزدد یا از آن تقلید و کپی‌برداری کند… این را مطمئن باشید که اگر استعدادهای خودتان را کشف کنید و به طور صحیح و با برنامه مناسب به پرورش آن اقدام کنید، قطعا انسان موفقی خواهید شد.» در مصاحبه‌ای دیگر، وارن بانت به اهمیت مقروض‌نبودن پرداخت. او در مصاحبه با یاهونیوز گفت: «به طور معمول، هر انسانی که بدهی یا قسط ندارد،‌ خوشحال‌‌تر از انسانی است که بدهی یا قسط دارد. باید اولین هدف زندگی‌تان در بخش اقتصادی پرداخت بدهی‌‌ها باشد. مهم‌ترین نکته‌ای که می‌تواند در زندگی شما ایجاد ثبات اقتصادی کند، این است که وام‌های با بهره سنگین نگیرید، شاید وام‌ها به شما در مدت کوتاه کمک کنند اما وام‌های با بهره سنگین قطعا در آینده شما را در بازپرداخت دچار مشکل می‌کند… اتوصیه من است، هیچ‌وقت مقروض نباشید.»

 

 

چارلی مانگر

۳قانون موفقیت در اقتصاد

چارلی مانگر، شریک تجاری وارن بافت است که حالا یکی از میلیاردرهای مشهور جهان محسوب می‌شود و به صورت مستقل سرمایه‌گذاری می‌کند. کتاب «چالری آلماناک بیچاره» او شهرت بسیاری داشته، توصیه‌های حرفه‌ای و شغلی جالبی دارد: «من ۳ قانون برای خودم دارم، ۳ قانون موفقیت، شاید نتوانید هر ۳ را همزمان انجام دهید اما باید تلاش‌تان را بکنید. این ۳ قانون اینگونه هستند:

هیچ‌وقت چیزی را که خودتان به عنوان خریدار آن را نمی‌خرید به دیگری نفروشید.

هرگز برای کسی که به او احترام نمی‌گذارید یا ستایش‌اش نمی‌کنید کار نکنید.

فقط با کسانی کار کنید که از کارکردن با آنها لذت می‌‌برید.»

این میلیاردر خودساخته که برای رسیدن به ثروت بسیار تلاش کرده توصیه‌هایی هم درباره زندگی دارد: «سعی کنید هر روز که از خواب بیدار می‌شوید کمی بهتر از قبل باشید و سعی کنید انسان بهتری باشید. به وظایف خودتان با دقت و از روی میل عمل کنید. سعی کنید قدم به قدم پیش بروید، لازم نیست که خیلی سریع پیشرفت کنید، آرام‌آرام و باحوصله اما همیشه رو به جلو حرکت کنید.» آخرین توصیه مانگر هم این است: «مهم‌ترین نکته این است که با تغییرات زندگی کنید و به آنها عادت کنید. اگر قرار بود که دنیا تغییر نکند من هنوز پول کمی داشتم و یک کارمند ساده بودم.»

دانلد ترامپ

هیچ‌وقت قانع نشوید

دانلد ترامپ، ثروتمند مشهور که ثروتش را با سرمایه‌گذاری در املاک و  مستغلات به‌دست آورده و در رسانه‌ها هم سرمایه‌گذاری کرده، در یک مصاحبه درباره رازهای موفقیت گفت: «شما باید برای خودتان هدف داشته باشید، به هر هدفی که رسیدید، خوشحال باشید اما مهم‌ترین نکته این است که قانع نشوید، باید به حرکت ادامه دهید و قانع نشوید.»به گفته دانلد ترامپ داشتن تفکر مثبت مهم است اما برای موفق‌شدن باید ناکامی‌ها، پسرفت‌ها و شکست‌ها را هم تجربه کنید و با آنها کنار بیایید: «همیشه به فکر چالش‌ها و مانع‌ها باشید، باید همیشه برای چالش‌ها و مبارزه با آنها آماده باشید، همیشه باید حاضر باشید.»

و آخرین توصیه دانلد ترامپ: «خوب است که همیشه یک الگو و یک مشاور داشته باشید. زمانی که الگو داشته باشید، می‌توانید راحت‌تر به سمت جلو حرکت کنید، یک الگو به شما انرژی پیش رفتن و  حل مشکلات را می‌دهد.»

 

[ چهار شنبه 9 / 4 / 1393برچسب:موفقیت,جمله,تاثیر,جملات,بزرگان, ] [ 10:10 ] [ zahir ] [ ]
* ویژگی های یک سخنران خوب چیست ؟

ویژگی های یک سخنران خوب چیست ؟

1 . تسلط برموضوع سخنرانی : آمادگی کافی برای سخن گفتن در موضوع مورد نظر

2 . قدرت بیان

-  آشنایی به زبان فارسی                      -  استحکام در بیان و ساختن جملات

-  گنجینه قوی از واژگان                       -  آشنایی به اصول و فنون سخنوری

*  راههای توسعه گنجینه لغات و تقویت حافظه

الف ) مطالعه                                          ب ) خوب گوش دادن

ج ) حرف زدن                                        د ) نوشتن

3 . صدای مناسب

الف ) نوع صدا :    1 . زیر           2 . متعادل                3. بم ( البته دو صدای اصلی ، زیر و بم است )

ب ) شدت صدا :  مربوط به قدرت و بلندی صدا می شود .

ج ) فراز و فرود صدا :     

1 .حرف زدن خطی و یکنواخت

2.حرف زدن سینوسی با فراز و فرود

3 . استفاده مطلوب از ارتباط غیر کلامی

-  ایماء و اشاره         - حرکات دست و سر              - حرکات بدن ( شانه )          -  جا به جایی ( راه رفتن )                - نگاه کردن           - سکوت / مکث              -  آواهای غیر کلامی

5 . ظاهر آراسته

-  قبل از ورود به محل سخنرانی ظاهر و پوشش خود را کنترل کند .

-  قبل از آغاز سخنرانی ، ظاهر خود را وارسی کند .

-  در تمام طول مدت سخنرانی ، مراقب وضعیت وضعیت ظاهر خود باشد .

6 . لحن مناسب

-  انتخاب لحن مناسب به تناسب مخاطبان ، موضوع و موقعیت .

-  لحن آمرانه           -  لحن کودکانه                       -  لحن دلسوزانه

- لحن تهییجی          -  لحن اعتراض آمیز                 -  لحن صمیمانه و دوستانه

بقیه ادامه مطلب.....

 


ادامه مطلب
[ چهار شنبه 9 / 4 / 1393برچسب:سخن,رانی,سخنرانی,عالی,سخنرانی عالی, ] [ 9:50 ] [ zahir ] [ ]
از علم عشق چه می دانید؟

 


عشق,از علم عشق چه می دانید, عاشق شدن,زمان تخمک گذاری زنان

از علم عشق چه می دانید؟  
آیا عشق در نگاه اول واقعی ست؟
بله. البته این  عشقی رشد یافته نیست ، اما مغز عکس العملی سریع و  پرشور به این محرک نشان خواهد داد. پس از اینکه شما کسی را که دوست دارید ملاقات کردید، مغز شما در کسری از ثانیه مواد شیمیایی مربوط به هرمون های عشق را آزاد می کند. نتایج مطالعه ای انجام گرفته در سال 2010 نشان داد که عشق واقعا مانند مواد مخدر عمل می کند. این جرقۀ عاشقانه همان احساس سرخوشی حاصل از مصرف  کوکائین را ایجاد می کند .

 


ادامه مطلب
[ جمعه 6 / 1 / 1393برچسب:از علم عشق چه میدانید,از,علم,عشق,چه,میدانید,مردان,زنان, ] [ 18:5 ] [ zahir ] [ ]
مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه

آمارگیر وبلاگ